پیغام ورود و خروج

» من اگر جای این بازیکنان بودم دیگر در استقلال نمی ماندم | آنها حتی خجالت هم نمی کشند | در 50 سال گذشته استقلال این قدر تحقیر نشده بود
» الحمدلله که استقلال باخت! تیمی که اتاق مدیریتش پر از دلال باشد حتما ویران می‌شود
» تاریخ‌سازی المپیک ۲۰۲۸ ؛ زنان بیشتر از مردان!
» یامال از مسی هم بهتر شروع کرد!
» لئو بین‌هاکر درگذشت
» تاریخ‌سازی در المپیک 2028 با حضور پررنگ‌تر زنان
» تعطیلی عجیب تمرین تیم استقلال ؛ ماجرا چه بود؟‌
» درخشش بوکسورهای ایران در المپیک دانش‌آموزی؛ سه نماینده دیگر در فینال
» تصویری از عصبانیت رامین رضاییان
» بازداشت اخلال‌گران نظم فینال لیگ برتر + ویدئو
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
داستان نویس
 
قالب وبلاگ

 

چهار برادر ، خانه شان را به قصد تحصیل ترک کردند و دکتر، قاضی و آدمهای موفقی شدند. چند سال بعد، آنها بعد از شامی که باهم صرف کردند مشغول صحبت شدند. آنها در مورد هدایایی که توانستند به مادر پیرشان که دور از آنها در شهر دیگری زندگی می کرد، صحبت میکردند:

اولی گفت: من خونه بزرگی برای مادر ساختم ...
دومی گفت: من تماشاخانه (سالن تئاتر) یکصد هزار دلاری در خانه ساختم.
سومی گفت : من ماشین مرسدسی با راننده کرایه کردم که مادر را به سفر بره.
چهارمی گفت: گوش کنید، همتون می دونید که مادر چقدر خوندن کتاب مقدس را دوست داشت و میدونین که دیگه هیچ وقت نمی تونه بخونه، چون چشماش خوب نمی بینه. من راهبی رو دیدم که به من گفت یه طوطی هست که میتونه تمام کتاب مقدس رو از حفظ بخونه... این طوطی با کمک بیست راهب و در طول دوازده سال اینو یاد گرفته. من ناچارا" تعهد کردم به مدت بیست سال و هر سال صد هزار دلار به کلیسا بپردازم. مادر فقط باید اسم فصل ها و آیه ها رو بگه و طوطی از حفظ براش می خونه.

برادرهای دیگر تحت تاثیر قرار گرفتند.
پس از ایام تعطیل، مادر یادداشت تشکری فرستاد:

اون نوشت: میلتون عزیز، خونه ای که برام ساختی خیلی بزرگه. من فقط تو یک اتاق زندگی می کنم ولی مجبورم تمام خونه رو تمیز کنم. به هر حال ممنونم.
مایک عزیز، تو به من تماشاخانه ای گرونقیمت با صدای دالبی دادی. توش پنجاه نفر جا میشن ولی من همه دوستامو از دست دادم، من شنوایییم رو از دست دادم و تقریبا ناشنوام. هیچ وقت از اون استفاده نمی کنم ولی از این کارت ممنونم.
ماروین عزیز، من خیلی پیرم که به سفر برم. من تو خونه می مونم، مغازه بقالی ام رو دارم پس هیچ وقت از مرسدس استفاده نمی کنم. این ماشین خیلی تند حرکت می کنه. اما فکرت خوب بود ممنونم.
ملوین عزیزترینم، تو تنها پسری هستی که با فکر کوچیکت منو خوشحال کردی. جوجه، خیلی خوشمزه بود!! ممنونم

نکته: حماقت یعنی استفاده بی ارزش -کم بازده - از چیزهای با ارزش...
ذهن زیبا یعنی استفاده بهینه از امکانات

سوال اساسی
با طوطی های زندگی خود چه می کنیم؟





[ چهارشنبه 90/4/22 ] [ 8:55 عصر ] [ هادی کربلایی محمد آقا ] [ بدون نظر ]
.: Weblog Themes By Pichak :.

درباره وبلاگ
لینک دوستان
امکانات وب