پيام
+
اگر تنها يک دقيقه از عمرتان باقي بود چه مي کرديد

پرورش ديني
90/7/11
zohoor-e-monji
ديگه چيکار مي تونستم بکنم.. توبه مي کردم...
داستان نويس
قلبم را به سوي ملکوت باز مي کردم و آن را با آغوش باز مي پذيرفتم.
عشقم را به همه ي دوستان و عزيزانم هديه مي کردم.
از صميم قلب از آنها تشکر مي کردم، چرا که هريک با هر آنچه که هستند به من برکت داده اند.از اقيانوس تشکر مي کردم
و از رود ها و جنگل ها.
ممنون از گل ها،
گياهان و حيوانات.
ممنون از ستاره ها، سياره ها و جهان هستي.
ممنون که مرا توانگر کرديد، به کمک شما فهميدم که تنها نيستم.
داستان نويس
با تنها ثانيه اي که باقي مانده به اعماق وجود خودم نگاه مي کنم و خود را مي پذيرم. خود ِ واقعي ام را.
پرورش ديني
داستان نويس ، در همين يك دقيقه چه طور مي تونيد از تك تك نعمتها تشكر كنيد ؟!!!
پرورش ديني
شهادتينم رو مي خوندم و اغاز و پايانش رو با صلوات ختم مي كردم و الحمدللله مي گفتم.