شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ داستان بخت بيدار: روزي روزگاري نه در زمان هاي دور، در همين حوالي مردي زندگي مي كرد كه هميشه از زندگي خود گله مند بود و ادعا ميكرد "بخت با من يار نيست" و تا وقتي بخت من خواب است زندگي من بهبود نمي يابد. پير خردمندي وي را پند داد تا براي بيدار كردن بخت خود به فلان كشور نزد جادوگري توانا برود. او رفت و رفت تا ...بقيه داستان رو در وبلاگ دنبال كنيد http://dastsnnevis.parsiblog.com/ نظر هم فراموش نشود
داستان نويس
رتبه 95
1 برگزیده
410 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
داستان نويس عضو گروهی نیست
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله اسفند ماه
vertical_align_top