شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام‌هاي ارسالي

ساعت دماسنج
+ امام خميني (ره) در پاسخ خبرنگاران و بانوان محجبي که درباره ميزان حجاب در ايران از ايشان سؤال کردند؛ فرمودند: «آرى در اسلام زن بايد حجاب داشته باشد، ولى لازم نيست كه چادر باشد. بلكه زن مى‏تواند هر لباسى را كه حجابش را به وجود آورد اختيار كند. ما نمى‏توانيم و اسلام نمى‏خواهد كه زن به عنوان يك شى ء و يك عروسك در دست ما باشد. اسلام مى‏خواهد شخصيت زن را حفظ كند و از او انسانى جدى و كارآمد بسازد.
ما هرگز اجازه نمى‏دهيم تا زنان فقط شيئى براى مردان و آلت هوسرانى باشند
+ روح ايثار(شهيد پلارک)آخرين مسئوليت شهيد پلارک ، فرمانده دسته بود . در ولفجر8 از ناحيه شکم و دستمجروح شد ، اما کمتر کسي مي دانست که او مجروح شده است .
روزي در جبهه خواستيم از يک رودخانه رد شويم ؛ زمستان بود و هوا بهد شدت سرد بود ، شهيد پلارک رو به بقيه کرد و گفت:"اگر يکنفر مريض بشه ، بهتر ازاينه که همه مريض بشن" يکي يکي بچه ها را به دوش کشيد و به طرف ديگر رودخانه برد. آخر کار متوجه شلوارش شديم که يخ زده بود و پاهايش خوني شده بود.کتاب مجموعه خاطراتاز نشر يا زهرا
+ خوش به حال آنکه قلبش مال توست<br>حال و روزش هر نفس، احوال توست<br>خوش به حال آنکه چشمانش تويي<br>آرزوهايش همه آمال توست<br>آنکه دستش تا ابد در دست تو<br>کوچ او از غصه‌ها با بال توست<br>من خطاکارم خداوندا، ولي<br>ديدگانم تا ابد دنبال توست<br>
اينها قسمتي از سخنراني شهيد عبدالحميد ديالمه است، يک هفته قبل ازانفجار هفتم تير که به شهادت او و عمده همفکرانش در حزب جمهوري منجر شد."همين الآن هم هزاران نفر داد مي زنند ولي به دليل اينکه معروف نيستند کسي حرفشان را گوش نمي کند.زمان بني صدر هم ما مي گفتيم ولي کسي حرفمان را گوش نمي کرد...
همانطور که آن زمان افرادي با شيوه فکري ما مخالف بودند و همه مي‌گفتند که اين مطالب را نبايد بگويي، معتقد بودم که درست است و گفتم و مراحل بعدش را هم ادامه دادم...همين الآن افرادي براي بعضي وزارتخانه ها کانديدا هستند که به اعتقاد من خط فکريشان درست نيست ولي متاسفانه نمي‌توانم کاري کنم.
بعدی همه 14 نظر قبلی
نظر من نيست نظر اسلام است. يک مشت مزخرفاتي را بهم بافته به اسم اسلام... او هم زياد سابقه مسلماني ندارد اما حالا چطور شد که مفسر قرآن شد معلوم نيست.هر کسي در عرض يک سال مفسر قرآن مي شود، مخصوصاً اينکه در جاهاي مختلف هم به عنوان متفکر اسلامي با او مصاحبه مي‌کنند!
در تلويزين مي‌آيد در مورد مسائل زن بحث مي کند. الآن با اين شخصيت‌ها چه مي شود کرد؟ وقتي الان برنامه اين است که آقاي موسوي بشود وزير امور خارجه، من چه بگويم؟ هرچه هم داد بزنم صدايم به جايي نمي رسد. مجبورم فقط يک رأي مخالف بدهم."
+ بايد قلبت را آنقدر از عاطفه لبريز کني که اگر روزي افتاد و شکست همه جا عطر گل ياس پراکنده شود.<br>
+ شهدا و فاطميه در شهر صداي همهمه مي آيداز عرش نوا و زمزمه مي آيد يک عمر محب فاطمه، سرش چيست؟ در روز عزاي فاطمه مي آيد****با رايحه ياس و جنان برگشتهخاکيست ولي از آسمان برگشتهمي خواسته مثل مادر خود باشددر فاطميه که بي نشان برگشته****با نفحه و عود آمده مهمانيبا نور و شهود آمده مهمانيدر فاطميه ز کوچه هاي جبههيک ياس کبود آمده مهمانيمهدي چراغ زاده
+ آماري جالب از افکار بعد از يک جر و بحث سبز – عذر خواهي<br>آبي – قبول کردن ضعف ها<br>نارنجي – پذيرفتن پيروزي<br>قرمز – فکر کردن به موارد هوشمندانه اي که بايد مي گفتم و نگفته ام.<br>
+ پيدا کردن شماره تلفن خود با ماشين حساب!
ابتدا يك ماشين حساب آماده كنيد تا با هم پيش رويم.ماشين حساب موبايل هم مي شود. 1.هفت رقم شماره ي تلفن خود را در نظربگيريد. 2.حالا سه رقم اول آن را وارد ماشين حساب كنيد.يعني اگر تلفن شما 1234567 باشد 123 را در ماشين حساب وارد كنيد. 3.حالا اين سه رقم را در 80 ضرب كنيد و حاصل را با 1 جمع كنيد. 4.عدد به دست آمده را در 250 ضرب كنيد.
5.حالا چهار رقم پاياني تلفن خود رابا عدد به دست آمده جمع كنيد. يك بار ديگر چهار رقم پاياني شماره ي خود را با آن جمع كنيد. 6.عدد 250 را از حاصل به دست آمده كم كنيد. 7.حالا حاصل را تقسيم بر 2 كنيد. حالا اين شماره براي شما آشنا نيست؟
YAZD
وقتي سه رقم اول و چهار رقم آخر رو داريم مگه مرض داريم اين همه ضرب و تقسيم کنيم ؟
داروگ..
جالب بود اما كاشكي 4 شماره اول رو هم ميداد.:)))))))
+ هو القريب وقت بسيار تنگ و راه بسته بود يکي گفت قرعه کشي کنيم هر هفت نفر مي خواستند بر قرعه کشي نظارت داشته باشند يک برگه مرخصي را که ته جيب يکي از خودشان پيدا شده بود به هشت قسمت تقسيم کردند در تاريکي شب نام هر هفت نفر را نوشتند همه سرک کشيدن تا مطمئن شوند نامشان نوشته شده است گذشت ستاره سهيل شده بود فرمانده از ميان کلاه آهني يکي از کاغذ ها را برداشت. دستش لرزيد و آن را باز کرد
چهارده چشم حريصانه انگشتان فرمانده را مي نگريست قرعه به نام کوچکترينشان افتاد همه با اندوه و حسرت به او نگاه کردند و بعد از فرمانده او را در آغوش گرفتند خفه وبي صدا گريه کردند وبا او خداحافظي کردند برنده خوشحال به طرف ميدان مين دويد پرند ه اي که از قفس مي پريد فرمانده کاغذ قرعه را بعنوان آخرين يادگاري از پسرش درمشت گرفته بود
داش هادي
کجا رفتند فرماندهاني که براي لو نرفتن عمليات سر برادر موج گرفته خود را زير آب ميکردند تا جان دهد! رانت خواري و فاميل بازي تا کجا ها رسيد!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
يا جده ي سادات:(((((((((((((خيلي تلخ بود:(((
+ اَلذِّكرُ يونِسُ اللُّبَّ وَيُنيرُ القَلبَ وَيَستَنزِلُ الرَّحمَةَ؛<br>ياد خدا عقل را آرامش مى دهد، دل را روشن مى كند و رحمت او را فرود مى آورد.<br>غررالحكم، ج2، ص66، ح1858<br>
الا بذكرالله وتطمئن القلوب
سلام فكر كنم اون (و) بعد از الله اضافه باشه.
الا بذكرالله وتطمئن القلوب
+ پيامبر اکرم صلّي الله عليه و آله و سلّم مي فرمايند: در آخرالزمان کشتن آدم بي گناه بدون دشواري و اضطراب، بسيار مي گردد. امام صادق عليه السّلام مي فرمايند: در آخرالزمان خواهي ديد که مرده را به تمسخر مي گيرند و کسي براي او فزع (گريه و زاري) نمي کند. و همچنين مي فرمايند: يکي از علامات ظهور آن است که خونريزي را سبک مي شمارند
*و چقدر تلخ است که انسانها براي همديگر از ته دل گريه نمي کنند ... مگر من نخواهم رفت پس چرا ؟! فقط به خاطر از دست دادن ؟! مگر او نرفته است ؟!*
mp3 player شوکر
داستان نويس
رتبه 95
1 برگزیده
410 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
داستان نويس عضو گروهی نیست
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله آذر ماه
vertical_align_top